نام کتاب: قدرت بیقدرتان
نویسنده: واتسلاف هاول انتشارات: احسان کیانیخواه
تاریخ برگزاری جلسه: چهارشنبه ۲۹ فروردین ساعت ۲۰:۰۰ تا ۲۲:۰۰
لینک فایل صوتی ترجمه در YouTube
لینک فایل صوتی به انگلیسی در YouTube
لینک متن انگلیسی کتاب: لینک ۱ لینک ۲
نقد و خلاصهی کتاب (از سایت آوانگارد): نقد و خلاصهی کتاب قدرت بیقدرتان
در بارهی کتاب:
از اواسط دهه ۱۹۶۰، اعتراضات مردم به حکومت موجود در چکسلواکی شدت گرفت. این اعتراضات منجر به منصوب شدن الکساندر دوبچک از سوی اصلاحطلبان به رهبری حزب کمونیست شد. دوبچک اصلاحاتی را که در وضعیت سیاسی موجود انجام داد سوسیالیسم با سیمای انسانی مینامید. اصلاحات دوبچک پشتیبانی و حمایت افراد جامعه از جمله طبقهٔ کارگر را برانگیخت. با این وجود، شوروی این اصلاحات را تهدیدی به تسلطش بر بلوک شرق، و حتی امنیت اتحاد شوروی، میدانست. اما این دوره آزادی سیاسی در چکسلواکی در ۱۹۶۸، وقتیکه صدها هزار سربازان پیمان ورشو و پنج الی هفت هزار تانک کشور را تصرف کردند، به پایان رسید.
قدرت بیقدرتان در اصل طرح بحثی از هاول برای نوشتن جستارهایی درباره موضوع قدرت و آزادی بود. قرار بر این بود که نویسندگان لهستانی و چکسلواک در جواب جستار هاول مطلبی بنویسید که بعدا چاپ شود. این اتفاقات که در سال ۱۹۷۸ رخ میداد به سرانجام نرسید و فقط نوشتههای نویسندگان چکسلواک سروسامان کاملی پیدا کرد. یک سال بعد وقتی هاول دستگیر شد، نویسندگان دیگر تصمیم گرفتند جستارهای او را چاپ کنند. این کتاب نیز شامل ۹ جستار از هاول از میان نوشتههای اصلی نویسندگان چک است.
هاول در این کتاب نشان میدهد که وضعیت پس از آن دوره آزاد سیاسی تغییر اساسی کرده است. خفقان موجود، نبود آزادی، سرکوب و بسیاری از موارد دیگر، حال به نحوی تازه در جامعه برقرار شده است. واتسلاف هاول اشاره میکند که این وضعیت را دیگر نمیتوان نتیجه یک حکومت دیکتاتوری دانست. «اگرچه بیشتر اوقات برای توصیف نظام حاکم از لفظ دیکتاتوری استفاده میشود» اما هاول آن را نظام پساتوتالیتر مینامد.
نویسنده در کتاب شیوه حکومت دیکتاتوری کلاسیک را شرح میدهد و نشان میدهد وضعیت موجود کشور با آن تعریف از دیکتاتوری همخوانی ندارد چرا که هاول اعتقاد دارد: «نظام ما محدود به یک جغرافیا و محل مشخص نیست، بلکه بخشی از بلوک قدرت عظیمی است که یکی از دو ابرقدرت دنیا بر آن مسلط است.» همچنین هاول میگوید که: «پیشوند«پسا» را البته به این منظور انتخاب نکردهام که بگویم نظام ما دیگر توتالیتر نیست؛ بهعکس، میخواهم بگویم با نظام توتالیتری روبرو هستیم که از پایه و اساس با دیکتاتوریهای کلاسیک و دریافت معمولمان از توتالیتاریسم تفاوت دارد.»