نام کتاب: کاندید
نویسنده: ولتر
ترجمهها:
۱- هانیه فهیمی انتشارات توس ۲- محمد عالیخانی انتشارات دستان ۳- رضا مرادی اسپیلی انتشارات نگاه ۴- محمد قاضی انتشارات جامی ۵- محمود گودرزی انتشارات افق ۶- جهانگیر افکاری انتشارات علمی فرهنگی
تاریخ برگزاری جلسه: چهارشنبه ۳۱ مرداد ساعت ۲۰:۰۰ تا ۲۲:۰۰
فایل صوتی کتاب در لینک زیر قابل دسترسی است.
فایل پیدیاف کتاب در لینک زیر قابل دسترسی است.
لینک فایل پیدیاف کتاب (ترجمهی محمد عالیخانی)
لینک فایل پیدیاف کتاب (ترجمهی جهانگیر افکاری)
در بارهی کتاب:
(این مطلب از سایت https://blog.ketabchi.com گرفته شده است)
کتاب کاندید از شهر وستفالن آلمان آغاز میشود. کاندید، مرد جوانیست که در قلعه بارون زندگی میکند. یک فیلسوف برجسته به نام دکتر پانگلوس، به اشرافزادهها و اعیانزادههای شهر درمورد خوشبینی به این ایده فلسفی که بهترین دنیا، دنیاییست که همهچیز متعلق به بهترینها باشد، آموزش میدهد. کاندید، جوانی سادهلوح است که ابتدا این فلسفه را میپذیرد؛ اما همزمان با داشتن تجربه وحشت جنگ، فقر، شرارت انسانها و ریا و دورویی کلیسا، شروع به تردید در نادرستی نظریه پانگلوس میکند. بنابراین، خوشبینی فلسفی، تا حد زیادی زیر سؤال میرود. نظریات ضد جنگ و ضد کلیسا نیز در سراسر رمان به چشم میخورد. در فصل اول، دکتر پانگلوس با پکت، خدمتکار یکی از اتاقهای کلیسا، رابطه نامشروع دارد. دختر زیبای قلعه، شاهد این ماجرا است و تصمیم میگیرد رابطهای مشابه را با کاندید تجربه کند؛ اما وقتی این قضیه برملا میشود، کاندید از قلعه رانده میشود.
کاندید درحالیکه شدیداً احساس سرما و گرسنگی میکند، خودش را به شهر مجاور میرساند و در آنجا دو سرباز به او کمک میکنند. او تحت فشار قرار گرفته و از دست مافوق خود کتک میخورد و سپس میگریزد. در این تعقیب و گریزها به روستاهای جنگزده برخورد میکند و از نزدیک شاهد رعب و وحشت ناشی از جنگ است. کاندید راهی منطقه مسیحینشین هلند میشود؛ جایی که امیدوار است بتواند خودش را به موسسه خیریه برساند اما با افراد خونگرم و مهربانی ملاقات میکند. سپس شخصی به نام آناباپتیست را نجات میدهد که این موضوع مهربانی و سخاوت کاندید را نشان میدهد.
سپس کاندید با گدایی که از یک بیماری صعبالعلاج رنج میبرد ملاقات میکند و به زودی درمییابد که این گدا همان دکتر پانگلوس است. پانگلوس تجربیات تلخ اخیر خود از جمله مرگ همسر و خانوادهاش بهدست سربازان را بازگو میکند. علیرغم شرایط ناگوار پانگلوس و رنجهایی که گریبان او را گرفته، همچنان به خوشبینی فلسفی اعتقاد دارد. آناباپتیست تا بهبودی پانگلوس، از او مراقبت میکند و سپس او و کاندید را از طریق کشتی به لیسبون میبرد. دریا را طوفانی سهمگین دربرمیگیرد، آناباپتیست درتلاش برای نجات یک ملوان کشته میشود. کشتی شکسته شده و در دریا غرق میشود و کاندید، پانگلوس و ملوان نجاتیافته تنها بازماندگانی از این حادثه هستند که زنده میمانند. آنها خیلی فوری خودشان را به ساحل لیسبون میرسانند. ناگهان اتفاق مهمی در این شهر رخ میدهد و رهبران کلیسا تصمیم میگیرند دست به کاری بزنند که بیانگر شجاعت و فداکاری مردم باشد و روحیه قهرمانپروری آنها را به تصویر کشد. پانگلوس به دار آویخته میشود، اما کاندید زنده میماند و یک پیرزن به او کمک میکند.
دربارهی نویسنده
وُلتِر (۲۱ نوامبر ۱۶۹۴- ۳۰ مه ۱۷۷۸) از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری است.
«فرانسوا-ماری آروئه» که بعدها نام «ولتر» را بر خود نهاد، در سال ۱۶۹۴ در پاریس متولد شد. وی در هفتسالگی مادرش را از دست داد و در خانوادهای مذهبی بزرگ شد. او در مدرسهی لوئی کبیر، توسط عیسویان آموزش دید و در آنجا زبان لاتین و یونانی فرا گرفت. بعدها نیز زبانهای ایتالیایی، اسپانیایی و انگلیسی را بهطور سلیس و روان فرا گرفت. فرانسوا که از دوران کودکی روح عصیانگری در نهادش نمایان بود، برخلاف میل پدر، که میل داشت او حقوقدان شود، نویسندگی را پیش گرفت.
وی در سال ۱۷۱۸ اولین تراژدی خود را منتشر کرد و پس از چندی، جایزهی آکادمی فرانسه به او تعلق گرفت. ولتر نویسندهای با استعداد چندجانبه و در بذلهگویی و طعنهزنیِ بُرنده و چیرهدست بود. این بازگویه از او که «به دست گرفتن قلم بهمعنای رفتن به جنگ است» فلسفهی او را درخصوص نوشتههایش نشان میدهد.